داستان مدیریتی


روزي حاكم شهري دستور داد تا باغبان قصر را در ميدان شهر گردن بزنند. وزير حاكم كه مردي خردمند بود پيش حاكم رفت تا علت را جويا شود و جان باغبان بيچاره را نجات دهد.


وزير پس از انجام تشريفات معمول پرسيد: «حاكم به سلامت باد، چه گناهي از اين نگون بخت سر زده كه چنين عقوبتي بر او رواست؟»


حاكم با نگاهي خشمگين به وزير گفت: «اين نگون بخت كه مي گويي چند باريست كه چون دزدان، به قصر دست درازي مي كنند و از ديوار باغ راه فرار مي جويند،


هر چه در پي دزدان مي دود بدانها نمي رسد. بار اول و دوم و سوم را بخشيديم، ولي به حتم او را عمدي در كار است. ترديد ندارم كه اين باغبان


رفيق قافله و شريك دزدان است.»وزير از شنيدن اين موضوع لبخندي زد و گفت: «نه اين مرد باغبان و نه هيچ باغبان ديگري دزدان را دست نتوان يافت.


چون او براي حاكم مي دود و دزدان براي خود.»


 

حاكم از پاسخ وزير خوشش آمد و از خون باغبان گذشت.

 

 


 

 

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

اگر كاركنان، سازمان را از خود بدانند علاوه بر انجام تمام و كمال وظايف محوله، از انگيزه هاي لازم براي پيشبرد اهداف و تعالي سازمان نيز برخوردار خواهند بود.







نظرات شما عزیزان:

j,j
ساعت19:08---19 بهمن 1392
همه ی طرف شوما ی طرف دیگه ای....
بیهوا میری نمیگی دلمون واس پستای متفاوتت میتنگه.


maedeh
ساعت14:20---19 بهمن 1392
عالی بود

خانم مهندس
ساعت11:07---19 بهمن 1392
دست شما. و همه دوستاتون درد نکنه

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








تاریخ: جمعه 18 بهمن 1392برچسب:,
ارسال توسط محسن اسفندیاری